سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تورو من چشم در راهم شباهنگام.

شدم دختری که با سکوتشـــــ سنگـــ ــــــر میگیره

 

کاشکی گاهی وقتا خدا از پشت اون ابرها میومد بیرون

و گوشم را محکم می گرفت و داد می زد که :

آهای بگیر بشین سر جات اینقدر غر نزن همینه که هست!!!

بعد یک چشمک میزد و اروم توی گوشم می گفت :

همه چی درست میشه....


چهارشنبه 93/2/17 | 3:36 عصر | رهگذر | نظر

ghalebhaa