سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تورو من چشم در راهم شباهنگام.

شدم دختری که با سکوتشـــــ سنگـــ ــــــر میگیره

حلال کن به لبانت مرا که رفتنیم
به غنچه هاے دهانت مرا که رفتنیم
فقط به مو و میانت...! اگر امیدے هست...!
چه نسبت است به «آن»ات؛ مراکه رفتنیم
غزل نریس، ردیفم نکن، خیال نباف
چه مے کند نگرانت مرا که رفتنیم؟
نمے شناسے، این واژه هاے تو در تو
نداده اند نشانت مرا که رفتنیم
قسم نمے خورم اما جواب خواهد کرد
ردیف خیس «بمان» ات مرا که رفتنیم
قسم نمے خورم اما یکے دو روزے بعد
شهید کده گمانت مرا که رفتنیم
***
حلال کن که به «مے آیم» ام امیدے نیست
فقط به قدر توانت مرا که رفتنیم...

پروانه


چهارشنبه 94/9/18 | 6:21 عصر | رهگذر | نظر

ghalebhaa