سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تورو من چشم در راهم شباهنگام.

شدم دختری که با سکوتشـــــ سنگـــ ــــــر میگیره

 

بغض سنگین مرا  دیوار می فهمد فقط

جنگجویی خسته از پیکار می فهمد فقط

زندگی بعداز تورا آن بی گناهی که تنش

نیمه جان ماندست روی دار می فهمد فقط

سعی کردم بهترین باشم... نشد، درد مرا

غنچه ای پژمرده در گلزار می فهمد فقط

غیر لیـــــلا رنج مجـــــــنــون را نمی فهمد کسی

آنچه آمد بر سرم را یار می فهمد فقط

حرف , بسیار اما هیچ کس همدرد نیست

حس عاشق بودنم را خار می فهمد فقط

حرف دکترها قبول آرام  می گیرم ولی

حرف یک بیمار را بیمار می فهمد فقط

تشنه ی یک لحظه دیدار تو ام...حال مرا

روزه داری لحظه ی افطار می فهمد فقط !!


پنج شنبه 93/1/7 | 10:38 صبح | رهگذر | نظر

ghalebhaa